عوامل زیادی در گسترش قاچاق کالا در مناطق و استانهای کشور از جمله در استانهای مرزی مؤثر است و با در نظر گرفتن دیدگاه چند علیتی ، توسعهنیافتگی نیز میتواند یکی از این عوامل در میان زنجیرهای از علل تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش سنجش توسعهنیافتگی استانهای مرزی و تأثیر آن در قاچاق کالا است. استراتژی پژوهش از نوع استراتژی پس کاوی است که ساختار یا مکانیسم زیربنایی به وجود آورنده یک توالی منظم را شناسایی میکند. بدین ترتیب که درحالیکه توالی منظمی از قاچاق کالا در مناطق مرزی مشاهده میشود و هیچ شواهد مستقیمی از تأثیر توسعهنیافتگی مرزنشینان بر این امر مترتب نیست؛ بازگشت از معلول به علت و درک مکانیسمهای زیربنایی که تأثیر غیرمستقیم بر معلول دارند-به مددِ شواهد و دادههای آماری- راهگشاست. علیرغم اینکه تحقیق پیش رو بررسی ِ اجمالی از وضعیت موجود استانهای مرزی در گرایش به قاچاق بهعنوان یکی از اشکال اقتصاد پنهان است؛ بااینحال آمار بالای بیکاری، درآمدهای پایین، سرمایهگذاری غیر مولد و پایین، تولیدِ نازل و ناامنی در استانهای مرزنشین از جمله عواملی میباشد که مطابق مدل نظریِ این پژوهش میتوانند گرایش افراد به قاچاق کالا را (در سطح خرد) تبیین کنند. درنهایت با توجه به یافته¬های پژوهش پیشنهادات کاربردی در زمینه راهکارهای توسعه متوازن مناطق و همچنین کنترل قاچاق کالا ارائه شده است
کلید واژگان :مناطق مرزی، توسعه نامتوازن، قاچاق کالا، اقتصاد غیررسمی
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک