چکیده :

نشانه­ها و یادمان­های شهري در طول تاريخ يكي از مهمترین شاخصه­های معمارانه جهت شناسايي محيط و خوانايي شهرها به شمار می­رفت و از تأملات و تدققات ويژه­اي در میان ساکنان برخوردار بوده است. لکن امروزه به دلیل عدم مطالعات کافی و توجه مناسب، كمتر به نحوه ارتباط تکوین بصری اين پدیده با انتظام فضایی شهر و روند توسعه و دگرگونی آن در شهرسازی پرداخته مي­شود. البته کثیری از شهرهای تاریخی کشور به­عنوان تبلور کالبدی این دگرگونی­ها از این دگردیسی بازنمانده است و به ناچار روابط کالبدی ـ فضایی تازه و مفهومی جدید از شهروندی را مطرح می­کند. این عناصر، که ریتم شهری را کنترل و ویژگی خود را در شهر منعکس می­کردند؛ اکنون افق شهری محدبی که برجسته­ترین نقاط آن، ساختمان­های یادمانی بود، جای خود را به منحنی مقعری داده است که در زیر آن، ساختمان­های مذکور به ابنیه­ای کوتاه و بی­اهمیت بدل گشته­اند. لکن این دگرگونی­ها بیش از آنکه ماهوی باشد، عرضی بوده­اند و سبب گشته آنچه فضای شهری عرضه می­دارد با آنچه شهروند طلب می­کند در تعارض قرار گیرد. لکن، به مدد شالوده نمادین شهر، می­توان یک شبکه ارتباطی شکل­پذیر ایجاد نمود که در آن جریانی مداوم از انرژی و اطلاعات بصری برقرار باشد. بر مدار این سخن و به استقبال از این خلأ علمی، نوشتار حاضر قصد دارد در مقیاسی معطوف به تبیین نحوه آفرینش و گسترش این عناصر معماری، به بيان نقش این نشانه­ها در شهرها پرداخته و نقش آن را بر كيفيت ادراك شهروندان از فضا در چهارچوب معماری ایران تبیین نماید. یافته­های پژوهش ضمن آنکه از پرسش اصلی مقاله، یعنی چگونگی تکوین کالبدی فرآیند نشان­سازی در شهر در طی فرآیند شکل­گیری استخوانبندی آن ابهام­زدایی می­نمایند؛ در تبیین گوشه­هایی از بازتاب آن در توسعه پیکره شهری نیز مفید می­باشند.

کلید واژگان :

کلمات كليدي: نشانه­هاي شهري، هویت کالبدی، تصوير ذهني، آفرینش اثر معماری



ارزش ریالی : 150000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک