دولتسازی نوینِ افغانستان، پس از یورش آمریکا، پنجمین فرآیند دولتسازی در تاریخ سیاسی افغانستان است. هدفِ نوشتار موجود، بررسی متغییرها و ویژگیهای دخیل در پروسهی جدید دولتسازیِ افغانستان است که این فرایند دولت سازی در شرایط حضور نیروهای خارجی و در پرتوِ رخدادهای نوینِ نظام بینالملل، شکل گرفت؛ از این رو پرسشِ اساسی نوشتار این است که چگونه سیاست های دولت سازی در افغانستان بعد از 11 سپتامبر توسط آمریکا پی گرفته شده است؟ و در واقع متغییرها موثر در آن چیست؟ در پاسخ چنین می توان گفت که به نظر می رسد تحولات اخیر و سقوط طالبان، نیروهای اساسی که برای سالیان طولانی سرکوبشده بودند، آزاد کرد و فرصت مناسبی را در اختیار آنان برای کسب سهم بیشتری از قدرت حکومت در کابل قرارداد. این مسئله باعث شده تحولات افغانستان با منافع و ملاحظات کشورهای همجوار و منطقه پیوند بخورد. بر این اساس هرگونه موفقیت یا شکست در پیشبرد روند دولت_ملتسازی در این کشور، مستلزم توجه به تهدیدات ناشی از این تحولات است که ممکن است در آینده امنیت ملی کشورهای منطقه را با مخاطرات ویژهای مواجه سازد. لذا به دنبال تحولات معطوف به تغییر ساختار و کارگزار در این کشور و شکل بندی تدریجی نظام سیاسی نوظهور، روند دگردیسیهای محیط پیرامونی افغانستان تشدید شده است و تأثیرات چندگانهای در همه سطوح (داخلی، منطقه ای و بین المللی) و حوزهها (نرم و سخت) ایجاد کرده است. این مقاله در پی شناسایی تهدیدات نرم ناشی از فرایند دولت_ملتسازی نسبت به امنیت در این کشور و منطقه خواهد بود.
کلید واژگان :ملت_دولت¬سازی، افغانستان، دوران پساحمله ی آمریکا
ارزش ریالی : 300000 ریال
با پرداخت الکترونیک