چکیده :

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر استفاده از داستان‌های مثنوی معنوی بر رشد مهارت‌های تفکر انتقادی دانش‌آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمايشي و طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه كنترل و آزمايش است. جامعه آماري را كليه دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصيل بوده اند تشكيل مي دهد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون – گلیزر که از آن به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. در زمان اجرای جلسات،گروه آزمایش تحث تاثیر مستقل ( داستان های مثنوی معنوی) طی 16 جلسه در 8 هفته قرار گرفت و گروه کنترل به شیوه سنتی و مرسوم آموزش دیدند. پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر تفکر انتقادی در سطح آلفای 01/0 معنادار بود؛ میانگین تعدیل شده گروه آزمایش (95/33) بیشتر از میانگین تعدیل شده گروه کنترل (07/25) بود که نتیجه گرفته می شود آموزش داستان‌های مثنوی معنوی در رشد تفکر انتقادی و مولفه‌های آن از جمله مؤلفۀ استباط (F=0.18 , sig=0.83)، شناسایی مفروضات (F=0.75 , sig=0.47 )، مؤلفۀ استنتاج (F=0.43 sig=0.64)، مؤلفۀ تفسیر (F=0.34 , sig=0.71) و مؤلفۀ ارزیابی (F=1.29 , sig=0.28) مؤثر بود. (p>0.05).

کلید واژگان :

داستان، مثنوی معنوی، تفکر انتقادی، استنباط، استنتاج، شناسایی مفروضات، تفسیر، ارزیابی.



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک