باشکل گیری حکومت¬¬ها در طول تاریخ همواره مباحثی از این قبیل که نقش حکومت در مقابل مردم چیست و نقش مردم در مقابل حکومت چیست، مطرح بوده و این نقش متقابل در طول تاریخ، درمیان حکومت های مختلف تفاسیر متفاوتی پیدا کرده در بعضی از حکومت¬ها، حاکم تمام توان خود را برای تامین منافع و پشتوانه قدرت خود به کار می گرفته وبنیان این نوع حکومت برای اشرافیان بوده، گاهی حاکمان حکومت ها فقط برای تامین منافع گروهی خاص، طبقه خاص و یا حزب خاصی شکل گرفته و در این نوع حکومت حاکم نقش خود را در تامین منافع همان گروه، طبقه، یا حزب خاص می داند و در بعضی موارد نیز حکومت از دل مردم نشات گرفته و در این نوع حکومت تئوری اصیل وکیل مطرح می شود که حاکم نقش وکیل و مردم نقش اصیل می گیرند و حاکم خود را خدمت گذار و وکیل مردم می داند. با توجه به مباحث مطرح شده این مقاله سعی دارد به تبیین درست نقش متقابل حکومت و مردم در یک حکمرانی مطلوب با بهره گیری از نهج البلاقه بپردازد.
کلید واژگان :
حکومت، مردم، نقش متقابل حکومت و مردم، نهج البلاغه، حکمرانی خوب
