چکیده :

هر رفتار غیر عادی که انحرافی از رفتار بهنجار تلقی شود، رفتار نابهنجار تلقی می شود. هدف این تحقیق، بررسی جامعه شناختی نابهنجاری های رفتاری نوجوانان شهر بابل از دیدگاه نظریه ی بی سازمانی اجتماعی است. نوع تحقیق پیمایشی بوده و برای سنجش نابهنجاری از روش خود اعترافی استفاده شده است. حجم نمونه ی تحقیق 320 نفر از نوجوانان دبیرستانی ساکن در شهر بابل و شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی می باشد. در این بررسی، میزان رفتار انحرافی نوجوانان با میانگین 12/2، در حد رفتار انحرافی کم می باشد. این ناهنجاری ها متاثر از برداشت از فرصتهای متعارف محدود، آشفتگی خانواده، وجود دوستان متخلف، ضعف شبکه های خصوصی، ضعف شبکه های ناحیه ای، عدم تجانس جمعیت و میزان گرایش به رفتار نابهنجار بوده است. متغیر فرصت های متعارف محدود که توسط کلوارد و اوهلین مطرح شده بود، در این تحقیق هم نشان دهنده ی این است که نوجوانانی که راه های متعارف رسیدن به هدف را نیاموخته باشند و یا این که دسترسی به این راه ها نداشته باشند، میزان بالاتری از رفتار انحرافی را نشان می دهند. همچنین یافته های این تحقیق نظرات ویلیامز و کلینز را مبنی بر نقش خانواده های آشفته، شبکه های اجتماعی ضعیف و وجود دوستان متخلف در برداشت نوجوانان از محدودیت فرصت های متعارفشان و بروز نرخ های بالاتر رفتار انحرافی، حمایت می کند.

کلید واژگان :

نظریه بی سازمانی اجتماعی، آشفتگی محله، تجانس جمعیت، سطوح اثر جمعی، تحرک مسکونی، ساختارهای فرصت، رفتار نابهنجار



ارزش ریالی : 350000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک