در عصر حاضر، دستيابي به مخاطبان و اثرگذاري بر آنان، از اهداف صاحبان و مالکان رسانههاي مختلف است. يکي از مهمترين عناصر ارتباط با مخاطب، اثري است که رسانه بر او ميگذارد. سنجش میزان اثر سنجی رسانه¬ها و اهمیت فرایند اقناع و نقشی که رسانههای جمعی در جهت شکل دادن به افکار عمومی ایفا میکنند، امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم فرایند اقناع، تغییر در باورها، اعتقادات، رفتار و ادراک مخاطبان با هدف پذیرش خواسته وی است. زمانی که محتوای رسانهای توانایی تغییر نگرش مخاطبان که متشکل از مؤلفههای شناختی، عاطفی و رفتاری وی است، را داشته باشد، میتوان گفت محتوای رسانهای، به اصطلاح از سوی مخاطب مورد پذیرش واقع شده و فرایند اقناع صورت گرفته است. در این راستا از میان چهار مدل اثرات رسانهها بر مخاطبان و محتوای رسانه¬ها، بر اساس مدل اثرات شرطی که ماهیت مخاطب محوری دارد و بر اثرات رسانهها در سطح فردی تأکید میکند، یکی از تفاوتهای فردی که تأثیرپذیری بسزایی از رسانهها دارند، شخصیت مخاطبان رسانه است. پس با شناسایی تیپهای شخصیتی به کمک آزمون MBTI، میتوان محتوای رسانهای خاص هر مخاطب را تولید کرد و از این طریق با تغییر نگرش وی، نیاز و خواسته وی را برآورده نمود. بنابراین ساخت محتوای رسانهای منطبق بر تیپ شخصیتی مخاطب، تأثیر به سزایی در فرایند اقناع مخاطبان خواهد داشت. لذا با وجود اختلافهایی که دیدگاههای گوناگون در خصوص میزان، ابعاد و چگونگی اثرگذاری رسانهها دارند و با توجه به اهمیت این بحث، در این مقاله تلاش شده است تا پس از بیان مراحل پذیرش اقناع مخاطبان و تئوریهای اقناعی، نقش رسانه¬ها در ایجاد پدیده¬ای مانند شکل دادن ذهن و افکار عمومی و اقناع مخاطبان، بررسی گردد.
کلید واژگان :رسانه، ارتباطات، اقناع، مدل اثرات شرطی، شخصیت.
ارزش ریالی : 150000 ریال
با پرداخت الکترونیک