چکیده :

بكارگیری بازاريابي در سياست، در ميان مكاتب بازاريابي بقدر كافي مورد توجه قرار نگرفته است. با آنكه بررسي انتخابات در مركزيت توجه پژوهشگران سياسي قرار دارد اما آنان غالباً بر موضوعاتي متمركز هستند كه قدري از امور مبارزات سياسي دور است. تمركز آن ها بيشتر بر روابط سازماني، روند قانوني، سياست عمومي و توضيح علمي پديده سياسي و انتخاباتي است و به استراتژي هاي مبارزه و مديريت كمتر علاقه نشان مي دهند. در حقيقت بسياري از افراد، استفاده از بازاريابي را در مبارزات سیاسی كم اهميت و غير اصولي مي دانند. بازاریابی سیاسی همچون بازاریابی عمومی، سهم بسیار زیادی از جهان تجارت را به خود اختصاص داده است. در بازاریابی تجاری، فروشندگان کالاها، خدمات و ارتباطات به بازار عرضه می کنند و در عوض پول، اطلاعات و وفاداری مشتریان را دریافت می کنند اما در مبارزات انتخاباتی، کاندیداها تعهدات، توجهات و ترجیحات سیاسی خود را در ازای آراء، تلاش ها یا فعالیت های طرفدارانه رأی دهندگان به آنان عرضه می نمایند. امروزه ابزارها و مفاهیم بسیار زیادی از بازاریابی در سیاست سهیم شده و به آن معنای تازه ای بخشیده است. از اینرو در این مقاله ضمن تشریح مفهوم بازاریابی سیاسی و روند کارکرد آن، کارآمدی یا ناکارآمدی ابزارها و روش های مورد استفاده در بازاریابی، در افزایش سطح حمایت و مشارکت رأی دهندگان مورد مطالعه قرار می گیرد.

کلید واژگان :

بازاریابی، بازاریابی سیاسی، مشارکت، دموكراسي



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک