چکیده :

عتقاد مذهبی نیرویی درونی، اجتماعی و روان شناختی است که می تواند پیامدهای رفتاری، اجتماعی و مرتبط با سلامت را برای زندگی انسان به دنبال داشته باشد. مذهب نقش مهمی در رویارویی های فرد با تنیدگی های زندگی دارد و تعدیل کننده ی بحران های شدید زندگی است. نتایج پژوهش های مختلف حاکی از آن است که افراد مذهبی از سلامت روان شناختی بالاتری برخوردارند و دارای خشنودی بیشتری از زندگی هستند. از سویی دیگر، رابطه منفی مذهبی بودن با جرم و جنایت و رفتارهای بزه کارانه در نتایج فراتحلیل های مختلف تایید شده است. در حالی که مطالعات نشان می دهند که مذهبی بودن از بزه کاری بازداری می کند، اما سازوکار های زیربنایی آن هنوز مشخص نشده است. تحقیقات پیشین برخی از سازوکار ها مانند باورهای اخلاقی، شبکه های اجتماعی و ارتباط داشتن با همسالان غیربزه کار را بررسی کرده اند که مذهب ممکن است از راه آنها بر بزه کاری تاثیر غیرمستقیم داشته باشد. یک سازوکار مداخله گر بالقوه که توجه تجربی اندکی را به دنبال داشته، خودمهارگری است. نتایج تحقیقات حاکی از آن است که افراد مذهبی سطوح بالاتری از خودمهارگری را نشان می دهند. همچنین، خودمهارگری در بازداری نوجوانان مذهبی از ارتکاب رفتارهایی مانند مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، نقش متغیر واسطه ای را بازی می کند. در مقاله ی حاضر شواهد تجربی مربوط به سازوکار های زیربنایی که به یاری آن ها، مذهب می تواند در کاهش رفتارهای بزه کارانه، کاهش نشانه های مرضی روان شناختی و اجتناب از رفتارهایی مانند مصرف مواد مخدر و رفتارهای جنسی خطرناک موثر باشد، بررسی می شوند و در نهایت پیشنهادهای لازم ارائه می گردد.

کلید واژگان :

پیشگیری، بزه کاری، خودمهارگری، خودنظم بخشی، مذهب



ارزش ریالی : 300000 ریال
دریافت مقاله
با پرداخت الکترونیک